مرا بگذارید و آرام بروید
غم مخورید ز رفتنم
من رهای رهایم
من آزاد آزادم
من از تبار انهدامم
مرا قید و بندی نیست
مرا ز تمنا نیازی نیست
مرا ز بخشش و عفو
نیازی نیست
نگرانم نباشید
خیام در آن سو
وعده دیدار می دهد
عشاق به صف کشیدن
خدایم چشم در راه است
دیگر تنها نیستم
من رفتم از دیارتان
با تمام بیگانگی ها
با تمام سردی ها
با تمام نامردی ها
شما بمانید و دیارتان...
غم مخورید ز رفتنم
من رهای رهایم
من آزاد آزادم
من از تبار انهدامم
مرا قید و بندی نیست
مرا ز تمنا نیازی نیست
مرا ز بخشش و عفو
نیازی نیست
نگرانم نباشید
خیام در آن سو
وعده دیدار می دهد
عشاق به صف کشیدن
خدایم چشم در راه است
دیگر تنها نیستم
من رفتم از دیارتان
با تمام بیگانگی ها
با تمام سردی ها
با تمام نامردی ها
شما بمانید و دیارتان...