اواز: محمد رضا شجریان
همنواز اواز: حسن کسایی
غزل اواز:پیر عرفان حافظ
تاریخ اجرا 1-7-58 منزل اقای موسوی
پیشکش دوست بزرگوار جناب علی اقا به صاحبدلان
حالیا مصلحت وقت در آن می بینم
که کشم رخت به میخانه و خوش بنشینم
ما ز یاران چشم یاری داشتیم
خود غلط بود آنچه می پنداشتیم
به سخنان اقای کسایی در مورد اقای شجریان بیشتر دقت نمائید که چگونه در مورد صدای اقای شجریان اظهار نظر می نمایند
این مطلب را بدین علت بیان کردم تا به دوستان عرض کنم اقای کسایی شخصی نبودند که بی دلیل از هنرمندی تعریف وتمجید نماید
این سخنان را انانی گوش کنند که وجود اقای شجریان برایشان خاری است
بهیج عنوان راضی نیستم شخصی در این تارنما حضور پیدا کندو سخنان خلاف واقعی در مورد ایشان وهر هنرمند دیگری بیان کند ومدعی موسیقی ملی هست ولی با توجه به شرایط رفتار خود وسخنان خود را تغییر میدهد
تاجم نمىفرستى تیغم به سر مزن
مرهم نمىگذارى زخم دگر مزن
مرهم نمىنهى بهجراحت نمک مپاش
نوشم نمىدهى به دلم نیشتر مزن
بر فرق اوفتاده به نخوت لگد مکوب
سنگ ستم به طایر بىبال و پر مزن
بر نامهی امید فقیران قلم مکش
بر ریشهی حیات ضعیفان تبر مزن
گیرم تو خود ز مردم صاحبنظر نهاى
از طعنه تیر بر دل صاحبنظر مزن
تا کم خورى لگد ز خر و سرزنش ز خار
گو سبزه از زمین و گل از شاخ سر مزن
تا غنچه لب گشود سر خود به باد داد
اى آفتاب، دم به نسیم سحر مزن
چون کوه پا به جاى نگه دار و خویش را
چون باد هرزهگرد به هر بام و در مزن
گل جز به یاد نوگل باغ ارم مبوى
می جز به یاد آن صنم سیمبر مزن
تا بگذرى به خیر از این رهگذر سنا
با رهروان کوى دم از خیر و شر مزن
اینجا نواى بلبل و بانگ زغن یکى است
اى عندلیب نغمه از این بیشتر مزن
اینجا مگس به طعمه کند صید شاهباز
گو عنکبوت خیمه در این بوم و بر مزن