اواز: حسین قوامی
با همکاری هنرمندان: جلیل شهناز/حسن کسایی/امیر ناصر افتتاح
اهنگ: دشتی خسروشیرین
اشعار:عطار/سعدی/نظامی/بابا فغانی/عراقی
گوینده: روشنک
به دشت افتاده مجنون، زار و دلتنگ
چو سيل آورده چوبی در بن سنگ
به شب از آتش آه شرربار
نمايان بود در دامان کوهسار
عیبی نباشد از تو که بر ما جفا رود مجنون از آستانه لیلی کجا رود گر من فدای جان تو گردم دریغ نیست بسیار سر که در سر مهر و وفا رود ور من گدای کوی تو باشم غریب نیست قارون اگر به خیل تو آید گدا رود مجروح تیر عشق اگرش تیغ بر قفاست چون میرود ز پیش تو چشم از قفا رود حیف آیدم که پای همی بر زمین نهی کاین پای لایقست که بر چشم ما رود در هیچ موقفم سر گفت و شنید نیست الا در آن مقام که ذکر شما رود ای هوشیار اگر به سر مست بگذری عیبش مکن که بر سر مردم قضا رود ما چون نشانه پای به گل در بماندهایم خصم آن حریف نیست که تیرش خطا رود ای آشنای کوی محبت صبور باش بیداد نیکوان همه بر آشنا رود سعدیبه در نمیکنی از سر هوای دوست در پات لازمست که خار جفا رود
انچه پیش از این در دسترس بوده است شناسه برنامه که در انتهای فایل توسط گوینده بطور ناقص اعلام می گردید که در این فایل این نقص رفع گردیده است