اواز: محمود محمود خوانساری
با همکاری هنرمندان: حبیب الله بدیعی/فرهنگ شریف
اهنگ : افشاری
اشعار: عطار/مظهر/عراقی
ياران، غمم خوريد، که غمخوار ماندهام
در دست هجر يار گرفتار ماندهام
ياري دهيد، کز در او دور گشتهام
رحمي کنيد، کز غم او زار ماندهام
ياران من ز باديه آسان گذشتهاند
من بيرفيق در ره دشوار ماندهام
در راه باز ماندهام، ار يار ديدمي
با او بگفتمي که: من از يار ماندهام
دستم بگير، کز غمت افتادهام ز پاي
کارم کنون بساز، که از کار ماندهام
وقت است اگر به لطف دمي دست گيريم
کاندر چه فراق نگونسار ماندهام
ور در خور وصال نيم مرهمي فرست
از درد خويشتن، که دلافگار ماندهام
دردت چو ميدهد دل بيمار را شفا
من بر اميد درد تو بيمار ماندهام
بيمار پرسش از تو نيايد، به درد گو:
تا باز پرسدم، که جگرخوار ماندهام
مانا که بر در تو عراقيعزيز نيست
کز صحبتش هميشه چنين خوار ماندهام