منصوره اتابکی
منصوره اتابكى (زهره)شاعر و خواننده درسال 1298 ه. ش در تهران دیده به جهان گشود. در كودكى پدر خود را از دست داد و زیر نظر مادر خود به تحصیل پرداخت. از دوران نوجوانى گاه و بیگاه اشعارى مىسرود سید فخرالدین هاشمى، معروف به «طلوعى عراقى» یا «فخر طلوعى» شاعر معاصر، به تشویق او پرداخت و او را ترغیب به شعر و هنر مىنمود. منصوره اتابكى براى فراگیرى موسیقى از محضر چندین تن ازاساتید حاضر شد اما تنها در خدمت استاد احمد عبادى بود كه مراحل مختلف نواختن سه تار را طى كرد. منصوره اتابكى در رشتهى بانكدارى به تحصیل پرداخت و در بانك ملى ایران به كار مشغول شد. گفته مىشود كه وى در اوایل سالهاى 1330 در گوشهاى معتكف شد و به عبادت پرداخت. نام وى در كتاب زنان شاعر ایران ذكر شده است.
منصوره اتابكى در مرداد 1363 چشم از جهان فرو بست.
برگرفته از کتاب: گلزار مشاهیر باویرایش
از جمله برنامه هایی از مجموعه گلها که از اشعار این بانوی گرامی استفاده شده است به عنوان نمونه میتوان برنامه گلهای رنگارنگ با شماره 103و برنامه برگ سبز با شماره های31-109 و 110 را نام برد.
تنها تویی تنها تویی در خلوت تنهاییم
تنها تو میخواهی مرا با اینهمه رسواییم
ای یار بی همتای من سرمایه ی سودای من
گر بی تو مانم وای من وای از دل سوداییم
جان گشته سرتا پا تنم از ظلمت تن ایمنم
شد آفتاب روشنم پیدا به نا پیداییم
من از هوسها رسته ام از آرزوها جسته ام
مرغ قفس بشکسته ام شادم ز بی پرواییم
دانی که دلدارم تویی دانم خریدارم تویی
یارم تویی یارم تویی شاد از این شیداییم
آن رشک ماه ومشتری آمد به صد افسونگری
گفتم به "زهره " ننگری ای دولت بیناییم
خـوش آن دمی که توانــی کـنـــار من باشی
چو شمع،روشنی بخش شام تار من باشی
ز هستی دو جهان چشـــم پوشم ، ار روزی
ز غیــــر ، چشــم بپـــوشی و یار من باشی
ســـرم به شـــاهـــی عالــم فـــــرو نمی آید
ز لطــــف ، گــر تـو خــداونـــدگار مــن باشی
به بیـــقــراری زلفـــــت قــســـــم قـــرار نبود
که بی خـبــــــر ز دل بی قــــــرار من باشی