گلهای رنگارنگ برنامه شماره 214ب
اواز: حسین قوامی
اهنگ سه گاه: علی تجویدی
ترانه سرا : معینی کرمانشاهی
اشعار متن برنامه: دکتر رعدی اذرخشی/شمس مغربی
گوینده: روشنک
مطلع غزل اواز:
چه خوش است پیش زلفت سر شکوه باز کردن گله های روز هجران به شب دراز کردن همه روز در خیالم که شب دگر بیاید تو و ناز ها که داری ، من و آن نیاز کردن درِ دل کنون نشاید به همه فراز کردن تو به خانه ای ، نشاید در خانه باز کردن به تکلمی دهانت بگشود عقده هایم چه خوش است کشف معنی بر اهل راز کردن سر کوی دلبر من به حریم کعبه ماند که به هر طرف کنی رو بتوان نماز کردن بجز از حدیث زلفت که به عمر می سرایم همه عمر در ملالم ز سخن دراز کردن بگذار تا که مظهر ز تو کام دل بگیرد تو هزار جای داری ز برای ناز کردن .
مطلع ترانه:
داد از دل فریاد از دل
کی گردم ازاد از دل
هرجا با یک هوس رود
گل بیند در قفس رود
داد از دل فریاد از دل
چون رود پی کسی سر زپا نمی شناسد
غیر یار خود دگر اشنا نمی شناسد
نمی گریزد نمی هراسد
بلا وافت وقضا در این سرا نمی شناسد
نمی رود پی بقا بجز فنا نمی شناسد
اگر بگویمش غمخوار من شو
به بام ودر زند که دور از کار من شو
زدست دل چه می کشم وای وای وای
به زندگی در اتشم وای وای وای
یک دم یک جا بندش نکنم نکنم نکنم
هرگز رام از پندش نکنم نکنم نکنم