اواز: استاد زنده یاد حسین قوامی
ویلون: استاد زنده یاد حبیب الله بدیعی
تار: استاد زنده یاد جلیل شهناز
تنبک: امیر ناصر افتتاح
گوینده: سلطانی
اشعارمتن برنامه: عطار/وحید دستگردی/نظیری نیشابوری/فروغی بسطامی/عراقی
اهنگ: بیان اصفهان
تا خبردار ز سرّ لب جانان شدهایم
خبر این است که سر تا به قدم جان شدهایم
تا به یاد لب او جام لبالب زدهایم
واقف از خاصیت چشمهی حیوان شدهایم !
جامجم گر طلبی مجلس ما را دریاب
کز گدایی در میکده سلطان شدهایم !
همه اسباب پریشانی ما جمع آمد
تا ز مجموعهی آن زلف پریشان شدهایم
زلف کافر به رُخش راهنمون شد ما را
از ره کفر به سر منزل ایمان شدهایم !
با سر زلف شکن در شکناش عهد مبند
که بدین واسطه ما بی سر و سامان شدهایم
همه از حیرت ما واله و حیرت زدهاند
بس که در صورت زیبای تو حیران شدهایم !
تو همان چشمهی خورشیدی و ما خفاشیم
که ز پیدایی انوار تو پنهان شدهایم ...